Saturday, November 25, 2006

بدون شرح



كتيبه خشايار شاه بخط ميخي فارسي باستان
دوره : هخامنشي
محل وتاريخ اكتشاف :اطراف تخت جمشيد سال1345 ه ش

خداي بزرگ است اهورامزدا،كه اين جهان شگفت آفرينش را آفريد ، كه براي مردم شادي آفريده كه خرد وتوانايي را بر خشايارشاه بخشيد.خشايارشا شاه گويد:بخواست اهورا مزدا من چنانم كه راستي را درست مي دارم واز دروغ بيزارم،من نمي خواهم كه توانا بر ناتوان ستم كندو هم نخواهم كه به توانا از ناتوان آسيب رسد.آنچه راست است،آنرا مي پسندم. خواست خدا در زمين آشوب نيست،بلكه صلح،نعمت و حكومت خوب است.من دوست دروغگويان نيستم،در دل خود تخم كين نمي كارم،هر آنچه مرا به خشم آورد از خود دور مي دارم،بانيروي خرد بر خشم خود سخت چيره ام،هركه همكاري وهمراهي پيشه كند،در خور كوشش،او را پاداش مي دهم،آنكه گزند رساندوستم كند به اندازه گوشمالش مي دهم.نمي خواهم كسي زيان برساندوكيفر نبيند،آنچه كسي برضد كسي ديگر گويد،مرا قانع نتواند كرد مگر آنكه بنا به قانون نيك گواه درست آورد و داوري بيند.از آنچه كسي فراخور توانايي خويش انجام دهد و بجا آورد.شادمان وخرسند مي شوم وخشنوديم را كرانه اي نيست،چنين است هوش واراده من،نپندار كه زمزمه هاي پنهاني ودرگوشي بهترين سخن است،بيشتر به آني گوش فرادار كه بي پرده مي شنوي،تو بهترين كار را از توانمندان ندان و بيشتر به چيزي بنگر كه از ناتوانان سر مي زند،آنگاه كه تو از آنچه بردست من رفته،چه در زادگاهم وچه در آوردگاه،ببيني يا بشنوي،بدان كه اين است توانايي من،كه برتر و تيزتر از نيروي پندار است.اينست كارداني من:تا جايي كه توش وتوان دارم،درجنگجويي هماوردي خوبم،چون در آوردگاه باشم كسي راكه از دور مي بينم به نيروي ادراك وخرد مي دانم كه بدخواه است تا كه دژانديش نيست، به نيروي ادراك و اراده خويش همواره نخستين كسي هستم كه تصميم مي گيرد كار شايسته را ، چون دشمن را ببينم و چون دوستداري را،مردي هستم ورزيده ، هم به دست هم به پا،به هنگام سواركاري،سواركاري خوبم . در تيرافكني تيراندازي چيره دست،چه بر اسب باشم و چه با پاي پياده،در نيزه وري نيزه وري نيكم خواه از روي اسب و خواه از روي خاك. اينها هنرهايي است كه اهورامزدا مرا بخشيده است و توانايي به كار بردن آنرا داشتم ، آنچه به دستم رفته است به ياري يزدان همه را با هنرهاي خويش كه ارزاني اهورامزدا بوده است به انجام رسانده ام ،اهورامزدا مرا و كارهاي مرا بپايد
.